آسیب شناسی گردشگری و طلسم پازلی که شکسته نمی گردد
به گزارش تور روسیه ارزان، اگر مفهوم زمان را که از عناصر و اجزای اصلی خبر است، با مقوله گردش و گردشگری که بخشی از خرده فرهنگ مسافرت ایرانیان در ایام مختلف گردیده است و تقارن این دوگانه را با خوش دلی و خوش بینی به این فراز نویسنده بزرگ زمانه ما (محمود دولت آبادی، خالق کلیدر) که: نوشتن، هنر بزرگ ناممکن ها را ممکن کردن است، به هم درآمیزیم، تازه می رسیم به آن جا که گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/آن چه البته به جایی نرسد فریاد است.
سال هاست که به شیوه مألوف و به تناسب زمان مطلبی در ارتباط با گردش و گردشگری در خبرگزاری خبرنگاران درج می کنیم.
می اندیشم؛ خوب، این همه نوشتی و گلو پاره کردی که: ترشیز بزرگ سرش به سر کیکاووس می ماند! سری به سایه سار خنک و دل افزای کوهستان دارد و پای بر دامان گرم و نرم کویر می ساید، جلگه ای ست حاصل خیز، شربت خانه خراسان است، ریشه در اعماق تاریخ دارد، زرتشت پیامبر در گذار و سفرش از شیز آذربایجان به ترشیز خراسان، سرو بهشتی تبارش را به درگاه گشتاسب کیانی می کارد به نشان ایمان شاه به دین بهی.
فردوسی در شهنامه اش از این شهر نام آورده است، آثار تاریخی و باستانی فراوانی ثبت گردیده در فهرست آثار ملی دارد، و... و... که، چه؟
ولی از همه آنچه تاکنون گفته شد بگذریم واقعا برای احیا، تبلور، پیشرفت و تحول یک منطقه از منظر اکوتوریسم چه تعداد جمعیت ضروری است؟! سه و نیم میلیون نفر در سال برای شهری یکصد هزار نفری کم است؟! از این جمعیت چه تعداد و چه مدت زمانی در این شهر سُکنا می گزینند؟! چه علایم و شواهدی دال بر داشته های این شهر (اعم از دیدنی های طبیعی، تاریخی، سوغات بومی و...) در مبادی ورودی و خروجی شهر، عابران را به توقف بیش تر در این شهر وا می دارد؟
جای خالی کمربندی شمال شهر و احداث پلی متقاطع و بزرگ بر روی بلوار سیدمرتضی چقدر در توقف و جذب عابران مؤثر است؟! تهیه و تدوین بروشورها و کتب تاریخی جذاب و تهییج کننده در این شهر به عهده کدام نهاد است؟ آیا با یک درصد بودجه فرهنگی شهر درحد اعلا نمی توان این خلأ را پر کرد؟
مسئولین فرهنگی شهر تا چه حد به داشته های منطقه واقف هستند؟ سال هاست از احداث هتل سه تا پنج ستاره صحبت می شود. هرچند این شعار مقطعی است؛ اما اینک گویا با توجه ویژه ای که دولت به اقتصاد مقاومتی و به تبع آن تکیه بر توانمندی های داخل و از جمله پتانسیل گردش گری کاشمر دارد، اندکی از گذشته جدّی تر به نظر می رسد.
اما باید دانست و دقت داشت که واگذاری امتیازاتی از این گونه به افراد حقیقی، بایسته ها و توانمندی هایی را داراست که باید با متر و معیارهای علمی و عقلانی اندازه گرفت، نه احساس، عواطف یا وابستگی های خاص.
نگاه سنتی و غیرعلمی از مسائل مزمن گردش گری
در همین خصوص یک فعال حوزه گردشگری در گفت وگو با خبرنگاران به مناسبت 5مهرماه و روز جهانی گردشگری با اشاره به یکی از آفات حوزه گردشگری می گوید: یکی از آفات واقعیت گریزی در حوزه گردش گری، عدم نگاه فرابخشی مسئولین و متولیان حوزه گردش گری است.
حسن قربانی با اشاره به این که گردش گری تنها به یک نهاد محدود نمی شود، بیان می نماید: گردشگری پازلی است که هر قطعه و یا قطعاتی از آن به نهادی خاص سپرده گردیده است. قطعاتی از آن در محدوده شهر و روستا و بخشی از آن در خارج از این دو است.
وی اظهار می نماید: به عنوان مثال، متولی بناهای ثبت گردیده در فهرست آثار ملی، اداره میراث فرهنگی(گاه مشترک بین اوقاف و میراث فرهنگی)، زیست گیاهی و جانوری محیط زیست و منابع طبیعی، بقاع متبرکه اوقاف یا آستان قدس و... است و از آن جا که این همه سنخیتی با حوزه فرهنگ عمومی دارد، نهادهایی نظیر ارشاد، شهرداری ها، آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات، حوزه های علمیه، دانشگاه ها، نماینده مجلس، فرمانداری ها، بخشداری ها، شوراهای اسلامی و... را درگیر نموده و برخی از این ها بودجه هایی برای صرف امور فرهنگی، رفاه اجتماعی، تفریح و سرگرمی، گردشگری و... دارند.
این فعال حوزه گردشگری می افزاید: این در حالی است که هر نهاد خود را مقید به حوزه کار خویش می داند و ترجیحا توفیقات را متوجه خود دانسته و کاستی ها را متوجه کم کاری و یا عدم هماهنگی دیگر نهادهای مرتبط می داند.
وی معتقد است: هرچند در این خصوص از نبود اراده واحد، یا همان نگاه فرابخشی رنج می بریم اما اراده فرمانداری مقتدر را می طلبد تا بتواند به عنوان نماینده عالی دولت، ناظم و هماهنگ کننده مسئولین مرتبط با یک پدیده فرهنگی در این جا هنر و صنعت گردش گری را به سامان برساند و ظرفیت بالقوه سه و نیم میلیون زائر و گردش گر را به فعل در آورد.
قربانی نگاه سنتی و غیرعلمی را از دیگر مسائل مزمنی که گردشگری با آن دست در گریبان است می داند و می گوید: توریسم شاخه ای از دانش بشری است که در بسیاری از کشورها و از جمله در کشور خودمان(بیش تر روی کاغذ)به مثابه یک علم به آن نگریسته می شود.
وی ادامه می دهد: هرچند گردشگری علمی زیرشاخه ای از فرهنگ عمومی کشور است. اما متأسفانه و در میدان عمل در برخی از نهادهای گوناگونی که مستقیم و یا غیرمستقیم متولی امور فرهنگی هستند و بودجه فرهنگی کلانی نیز در اختیار دارند، مدیریت و یا مؤثرین تصمیم گیر در بودجه های کلان فرهنگی به دست فرد یا افرادی است که یا از اساس با مفهوم فرهنگ و ماهیت کار فرهنگی بیگانه هستند و یا اگر آشنایی دارند، در حدی است که توان مدیریت فرابخشی(لابی گری) و اقناع سایر نهادهای مرتبط را ندارند.
این فعال حوزه گردشگری عنوان می نماید: متاسفانه بخش اعظم بودجه های فرهنگی امروزه به جای ترویج فرهنگ برتر، ایجاد بستر مفرح و شاد، ترویج گردشگری، همزیستی مسالمت آمیز، جامعه پذیری، ارج نهادن به میراث مادی و معنوی، و... صرف اموری می شود که از منظر دانش اکوتوریسم نه تنها هیچ سنخیتی با آن حوزه ها ندارد، که تباه کننده سرمایه های ملی است.
وی تصریح می نماید: این همه تنها در سایه تخصص و مدیریت کارآمد میسر است تا هر قطعه از این پازل طلسم گردیده، در جای خویش قرار گیرد و باطل السحر ظرفیتی شود که صندلی دومی استان و چهارمی کشور است.
قربانی در ادامه می گوید: در بسیاری از نقاط کشور با صرف بودجه های کلان و گاه اندک، جاذبه هایی برای گردش گری احداث گردیده که پیش از آن هرگز وجود نداشته است، از آن جمله و به عنوان نمونه در اقصی نقاط کشور، می توان از سرزمین موج های آبی در مشهد، پارک فدک، باغ گلها و پرندگان در اصفهان، پارک آبی در درسنندج، تله کابین در تهران و شمال، باغ چوبی در نیشابور و... را نام برد اما در این منطقه(ترشیز بزرگ) به جز احداث لاک پشتی بولوار سیدمرتضی کاشمر(به دلیل نبود بودجه) چه اقدامی برای جذب گردشگر اجرا شده است .
وی اظهار می نماید: سال هاست به هنگام انتخابات و به منظور تهییج احساسات پاک مردم پرونده احداث هتل سه ستاره در این شهر را می گشایند. متأسفانه با برگزاری انتخابات پرونده آن بسته و گویا به بایگانی راکد سپرده می شود. گویی سایر مسئولین مرتبط با این امور هیچ نقش و یا مسئولیتی در این خصوص ندارند. به رغم این که منطقه ترشیز دارای پتانسیل های خوب گردشگری در حوزه های مختلف دارد اما هنوز از تدوین برنامه ای جامع برای تبلیغ این ظرفیت ها محروم است و حتی برخی جاذبه های گردشگری منطقه ناشناخته مانده و برنامه ریزی مناسبی برای معرفی آن ها نگردیده و علاوه بر این روستاهایی در منطقه هستند که قدرت جذب گردشگر را دارند اما با مسائلی روبرو اند که برطرف آن ها مستلزم همکاری نهادها و ادارات شهرستان است.
این فعال حوزه گردشگری خاطرنشان می نماید: اگر معتقدیم کاشمر یکی از شهرهای پرجاذبه در زمینه جذب گردشگر است باید تورگردانانی علاقه مند فعال شوند و زمینه را برای علاقه مندان به گشت و گذار در مناطق زیبا و دیدنی منطقه فراهم آورند و اکوتوریسم را هم فعال کنیم.
وی اظهار می نماید: علاوه بر این فارغ از بحث زیرساخت ها، به طور کلی از پتانسیل های طبیعی هم برای جذب گردشگر به خوبی بهره ببریم. در مسیر جاده دیدنی کوه سرخ به کاشمر جای خالی یک واحد راهنمای گردشگر احساس می شود تا زیبایی های منطقه به دیگران عرضه شود.
قربانی عنوان می نماید: با توجه به ظرفیت های بالقوه ای که شهر کاشمر در بخش های مختلف گردشگری دارد؛ شهرداری می تواند با نگاه دقیق تر به این مقوله، باعث رونق اقتصادی، فرهنگی و عمرانی شهر و ایجاد درآمدی پایدار ناشی از ورود مرتب گردشگران به شهر شود.
منبع: خبرگزاری ایسنا